۱۳۸۹ آبان ۲۲, شنبه

هواپیما رفت تو فاز بندری

از دوحه عازم تهران بودم ، آی پادم چندین ساعت باهاش آهنگ گوش کرده بودم شارژ نداشت ، ناچارا گوشی موبایلم را درآوردم تا باهاش آهنگ گوش کنم ، پلی لیست را اجرا کردم و هدفون را گذاشتم توی گوشم و خوابیدم ، سیم هدفون رفت زیر بدنم و در اومد در همون حین هم برادر ساسی مانکن در حال خوندن بندری بودن !

هول کردم تا اومدم تصمیم بگیرم آهنگ را استپ کنم یا سر سیم را پیدا کنم و تا اومدم به خودم بیام و سر هدفون را پیدا کنم حدود 1-2 دقیقه ای هواپیما رفت تو فاز بندری !


۱۳۸۹ آبان ۲۱, جمعه

۱۳۸۹ آبان ۱۷, دوشنبه

میشه من را اصفهان پیاده کنید ؟

چند وقت با هواپیمایی امارات از پاریس عازم تهران بود و پرواز از پاریس به دبی و سپس از دبی به تهران بود ؛
پرواز پاریس به دبی از بالای خاک ایران و نزدیک اصفهان رد میشد.

 با جدیت تمام مهماندار را صدا کردم و گفتم ببخشید من بلیطم از پاریس به دبی و سپس دبی به تهران بوده و بعد از اون میخوام از تهران با هواپیما برم اصفهان ، هواپیما هم تا دقایقی دیگه از نزدیکی اصفهان رد میشه به خلبان بگین فرودگاه اصفهان توقف کنه تا من پیاده بشم ؟
مهماندار با جدیت تمام گفت :  نخیر آقا این یک پرواز مستقیم هست و اصلا چنین امکانی وجود ندارد !
من گفتم : فکر نمیکنم بیشتر از 10 دقیقه زمان ببره و یک توقف کوتاه و منم هم زود پیاده میشم و فقط یک چمدون کابین سایز و این لپ تاپم را دارم !
( از اونجایی که مهمانداران امارات خیلی مودب هستند و جواب مسافر را تا قانع شدن میدن )
مهماندار این دفعه جدی تر گفت : اصلا امکانش نیست ، مگه میشه هواپیما بین راه مسافر پیاده کنه ؟
من کارت Skyward ( کارت ویژه مسافرین کثیر السفر ) را درآوردم گفتم این کارت پس بدرد نمیخوره که من نمیتونم بین راه پیاده بشم !
مهماندار شروع کرد به خندیدن و گفت واقعا مشخص ایرانی هستی که 5 دقیقه منو سرکار گذاشتی !

تا آخر پرواز میومد کنار یک لبخند میزد و میگفت حرکت ات جالب بود ، خستگی ام یادم رفت !

فقط من موقع پیاده شدن یادم رفت بهش شماره ام را بدم ( اسمایلی یک آدم بی جنبه )

۱۳۸۹ آبان ۹, یکشنبه

بابا چرا شلوارمو میکشی پائین ؟

چند وقت پیش از تهران داشتم میرفتم اصفهان ردیف جلو یک پسر با پدرش نشسته بودن ؛ از زمانی که سوار شد سوال میکرد ، گویا در حال عزیمت به اصفهان برای سر زدن به پدربزرگ اشون بودن !

بچه از باباش پرسید باباش پرسید بابا هواپیما دستشویی داره ؟
باباش گفت آره داره !
بچه بعد وقتی جیش میکنیم میریزه کجا ؟ میریزه رو سر مردم ؟
بابا گفت نه پسرم جمع میشه توی یک جایی و بعد خالی میکنند !

بچه از موقعی که سوار شدن تا اوائل پرواز همین جوری آب میخورد ! باباش گفت چرا اینقدر آب میخوری تو ؟
بچه گفت میخوام برم دستشویی اش را ببینم !

بعد پذیرایی را آوردن ، بچه گفت بابا پول اینا را کی میگیرند ؟
باباش گفت پول اینا را دادیم ، یکدفعه بچه گفت خب بگو بیشتر بیارن !

هواپیما داشت فرود میومد باباش بهش گفت ببین اصفهان توی شب چقدر قشنگه - اونا سمت چپ بودن - بچه بک نگاه کرد و گفت چیزی پیدا نیست که ! باباش گفت بیا تا بغل ات کنم از اون طرف ببینی ، در حین بلند کردن بچه لبه ی شلوارش گرفت به این میز جلوی صندلی و بچه فریاد زد : بابا چرا شلوارمو میکشی پائین ؟

۱۳۸۹ مهر ۲۶, دوشنبه

اگر میشه یک کمی استراحت کنید

یکبار توی هواپیما یک دختر و پسر بغل دستم نشسته بودن از وقتی سوار شدن توی بغل هم بودن
موقع تیک آف مهماندار چیزی نگفت ، تا میخواست لندینگ کنه مهماندار دید نخیر انگار اینا دست بردار نیستن اومد گفت اگر میشه یک کمی استراحت کنید تا هواپیما فرود بیاد بعد همدیگه را بغل کنید ؛
لب های دختره و گردنش سیاه شده بود

۱۳۸۹ مرداد ۲۲, جمعه

پرواز آنتالیا - قضیان تپ و گوشه ای از شعور و فرهنگ ایرانی

چند روزی هست که ترکیه هستم ، همراه با دوستان هم چند روزی آنتالیا بودم ، فارغ از سفر ، دیشب از پرواز داخلی ترکیه استفاده کردم ، ایران که گویا پرواز به آنتالیا را ممنوع کرده و شرکت های هواپیمایی از یک کلاه شرعی برای پرواز به آنتالیا استفاده میکنند و در شهری به نام قضیان تپ توقف کرده و سپس به آنتالیا پرواز میکنند .

در پرواز دیشب عده ای از ایرانیان متاسفانه شعور و فرهنگ را تمام کردن و با نهایت بی شعوری و بی فرهنگی باعث بی آبرویی ایرانیان شدند و واقعا از ایرانی بودن خودم احساس شرم کردم ، یکی از ایرانیان ته هواپیما یک آهنگ عباس قادری و چند تا آهنگ دری وری دیگه گذاشت و بقیه به دست زدن و رقصیدن ، دور از جون من و شما از اونجایی که بی شعوری در بین برخی خانواده ها موروثی هست یک بچه ی 5-6 سال کلید مربوط به مهماندار را میزد و وقتی مهماندار میومد شروع میکرد دست زدن که برقص - البته پدرشون با اصرارهای مادر در حال رقص بودن و این ایده هم از ذهن خود بچه تراوش کرد - و مهماندار متعجب !

یک خانم دیگه ادعای سوار بیزنس کلاس KLM اشون هم میشد ، یک دفعه برای اینکه مهماندار را صدا کنه فریاد زده " Hey Lady , Come On" نمیدونم مثل اینکه هواپیما را با دیسکو و مهماندار را هم با رقصنده های دیسکو اشتباه گرفته بود ! و میخواد با این رفتار احمقانه خودش و همسفراش از رفتار مهمانداران گلایه کنه

یکی دیگه پرواز داره Landing میکنه موبایلش زنگ خورده - جدا از اینکه خاموش نکرده بود - علیرغم اینکه مهماندار داره اعلام میکنه پرواز داره قصیان تپ میشینه به دوست پسرش میگه نیما جون ما الان استانبول هستیم ! بعد قطع کرده یک خانم میگه الان قضیان تپ هستیم نه استانبول ، شروع میکنه به گفتن اینکه پرواز نقص فنی داشت و به دوستش میگه تا از استانبول بلند شد هواپیما پذیرایی میکنند ! کسی که هنوز نمیتونه دست چپ و راستش را تشخیص بده و فقط شعور و فرهنگ را در آرایش کردن میبینه !

واقعا این موارد فیلم اش را دیدم باورم نمیشد تا با چشمای خودم دیدم !
خوشبختانه از اینجا به بعدش را من نبودم ولی میشه حدس چیکار کردن !

واقعا مهماندار و خدمه پرواز چه فکری در مورد ایرانیان کردن ؟ این همه فرهنگ و ادب و هنر نتیجه اش اینه ؟ این رفتار هیچ ارتباطی با آزادی نداره که بگیم توی ایران آزادی نیست و فلان میکنند !

۱۳۸۹ مرداد ۱۱, دوشنبه

برای نماز نگه میدارین ؟

چند وقت پیش میخواستم از اصفهان برم تهران با هواپیما ، سوار که شدم یک پیرزن و پیرمرد هم سوار شدن ، پیرمرد به مهماندار گفت واسه نماز هم نگه میدارین ؟ مهماندار خندید و گفت تا اون موقع رسیدیم تهران پدر جان ، پیرزن گفت مادر اگه یهو تا اون موقع نرسیدیم نمازامون قضا میشه ، اگر نرسیدیم عوارضی که وایسادین ما میریم نمازامون را میخونیم 5 دقیقه و میایم

بار اولشون بود سوار هواپیما میشدن